من در پس این خویشتن در بند , خویشتنی آزاده دارم ,
كه در نظر او , رؤیاهایم " نبردی در تاریكی " است .
من كه نوباوه ای خوار و زبونم , چگونه خویشتن آزاده ی خویش را بنیاد كنم ؟
آری , پیش از قربانی كردن تمامی خویشتن های در بند خود ,
یا پیش از آن كه تمامی مردمان , آزاده و رها گردند ،
من چگونه خویشتن آزاده ی خویش را بنیاد توانم كرد ؟
آری , چگونه برگ هایم به نوازش باد , ترانه ی پر كشیدن توانند سرود ,
بی آنكه ریشه هایم در ژرفای تاریكی زمین , فرو روند ؟
و چگونه عقاب جانم در برابر خورشید بال و پر تواند گشود ,
اگر لانه ای را كه به عرق جبین بنا نهاده , برای جوجه ها بر جای ننهد ؟
جبران خلیل جبران
salam neveshtehato0no0 kho0ndam khili kho0b bod movafagh bashi
108408 بازدید
5 بازدید امروز
62 بازدید دیروز
161 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian